سفارش تبلیغ
صبا ویژن

87/7/17
9:1 صبح

مدعیان دروغین تحت بهره برداری عناصر استعماری قرار گرفته اند

بدست منتظر در دسته و اینک آغاز...

 

موضوع مهدویت همیشه مورد توجه جامعه اسلامی بوده است، می‌گویم جامعه اسلامی بدون اینکه بخواهم فرقی از این جهت بین فرقه شیعه و سنی قایل شوم. به این خاطر که اعتقاد به ظهور شخصیتی مصلح در آخرالزمان و نجات نوع بشر از انواع و اقسام مصایب و مشکلات و تنگناها، تقریبا به صورت عقیده مشترکی در آمده است. کمتر فرقه‌ای در جامعه مسلمین است که به این اصل اعتقادی نداشته باشد. منتهی ممکن است در مصادیق بین گروه‌های مذهبی اختلاف نظرهایی باشد اما در اصل قضیه توافق وجود دارد.

در بین شیعیان بیش از دیگر گروه‌های اسلامی این مسئله مورد اهتمام ویژه است. در میان آن ها به خصوص شیعیان اثنی عشری معتقدند که دوازدهمین نفر از سلاله خاندان ائمه اطهار که نام و نشان او در برخی از احادیث نبوی نیز آمده طی شرایطی خاص ظهور پیدا خواهد کرد و جهان در پی چنین تحولی پر از عدل و داد می‌شود. با این حال کم نبودند کسانی که در طول تاریخ با استفاده از همین اصل و انتساب خود با استناد به برخی نشانه‌ها، علم مهدویت برافشاندند و از هر شیوه‌ای بهره گرفتند تا حقانیت خود را به عموم مردم ثابت کنند. در کتاب "فرق الشیعه" نوبختی که صرفا به شرح و تفصیل فرقه‌های شیعی می‌پردازد، بخش اعظمی از آن به توضیح عملکرد مدعیان مهدویت اختصاص داده شده است. به طور معمول در شرایطی که تحمل اوضاع سیاسی و اقتصادی برای مردم دشوار باشد، موقعیت مناسبی برای برخی افراد حاصل می‌شود تا برای پیشبرد اهداف خاص خود از موضوع مهدویت بهره‌برداری کنند و با طرح این ادعا، مردم بیچاره و مصیبت‌دیده را که به دنبال مفری برای رهایی از شرایط حاصله هستند، به سوی خود جلب کرده و مدتی چند از این راه بر رونق بازارشان بیفزایند.

اگر بخواهیم فهرستی از کسانی که با استفاده از موضوع مهدویت در کشورهای اسلامی، اهداف خود را پیش بردند ارایه دهیم، یقینا در این مقال مختصر نمی‌گنجد و باید آن را به فرصتی دیگر موکول کرد. منتهی توجه به این نکته ضروری است که به خصوص در دوره معاصر اینگونه ادعاها مورد بهره‌برداری عناصر استعماری قرار گرفته‌اند و هرچند عده‌ای از انسان‌های پاک نهاد صرفا به خاطر وجود برخی شواهد و شباهت‌ها در هیئت ظاهری و سلوک اجتماعی افراد مدعی مهدویت، دل در گرو آن ادعا بستند و چند صباحی از سر عقیده و اخلاص در جهت پیشبرد اهداف جریان‌هایی از این دست کوشیده‌اند، اما در رأس هرم، نشانه‌هایی از حضور کمرنگ و پر رنگ سیاستمداران روسی و انگلیسی وجود داشت که با سوء استفاده از چنین فضایی، ضربات جبران‌ناپذیری را بر پیکر خط اصیل مذهبی وارد آوردند.

داوری تاریخی نشان می‌دهد، اقبال مقطعی مردم به برخی از این مدعیان، ریشه در مسایل مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارد. کم نبودند افرادی که در آغاز کار، خود را به عنوان رابط خاص امام زمان (عج) به مردم معرفی کردند و با جلب نظر برخی از آنان و ایجاد دار و دسته‌ای برای خود، کم‌کم از این مرحله نیز فراتر رفته و ادعای مهدویت، نبوت و حتی خالقیت کردند. البته در مورد هر کدام از مدعیان، سیر قضایا تفاوت‌هایی دارد. اینگونه نیست که همه مدعیان به شیوه و ادعایی مشخص در عرصه اجتماعی ظاهر شوند. نوع خط ‌مشی و سلوک و طرز تلقی چنین گروه‌هایی با یکدیگر اختلاف‌هایی نیز دارد و حتی برخی از آنان به رغم اعتقادی که به حقانیت مذهب شیعی اثنی‌عشری داشتند، در مقطع زمانی مشخص برای پیگیری یک هدف سیاسی مدعی ظهور منجی آخرالزمان شدند و نمونه آن در تاریخ کم نیست. اگر حوادث دو دهه اخیر مورد بازبینی قرار گیرد، می‌توان به شواهدی از این دست اشاره کرد. مثلا قیام افسری نظامی به نام "جهیمان سیف العتبه" در سرزمین عربستان بود که در موسم حج، حرکت خود را آغاز کرد و با همکاری برخی از همفکران خود برای مدت زمانی کوتاه، بیت‌الله الحرام را به محاصره در آورد و سرانجام یارانش طی درگیری خونین، به دست نیروهای ارتش عربستان کشته شدند. کاملا مشهود بود که وی با انگیزه‌های سیاسی و به خاطر مخالفت با رژیم حاکم بر عربستان، دست به چنین اقدامی زده است.

در کنار چنین مواردی، باید در نظر داشت که یک خط اصیل هم در حال گذراندن مسیر است که به طور کامل با منابع و مآخذ اسلامی منطبق است و در صدد فراهم آوردن فضایی مناسب بر ظهور منجی آخرالزمان (عج) می‌باشد.

از سویی دیگر این جریان، وظیفه اصلی و ذاتی خود می‌داند که مفهوم انتظار فرج را آنچنان که شایسته است در میان مردم معتقد تبیین کند تا جامعه، صلاحیت و برازندگی کافی را برای ظهور داشته باشد. البته باید توجه داشت که در کنار این جریان اصیل، حواشی و زوایدی نیز وجود دارد که در صورت یافتن مجال و فرصت کافی، فضا را مسموم خواهد کرد و سعی در ارایه تفسیری دگرگون از مفهوم انتظار و ظهور است. در اینجا منظور نفی و تخطئه افکار انجمن حجتیه نیست، چون اساسا قایل به این مسئله هستم که جریان حجتیه در بدو امر از تفکری اصیل سرچشمه و نشأت می‌گرفت و در طول دوران فعالیتش، اقدامات مؤثری را برای مقابله با افکار انحرافی و فرقه‌های ضاله انجام داده است. هرچند به لحاظ سیاسی، روش و منشی را برگزید که چندان با نهضت انقلابی و مسیر مبارزاتی مردم ایران علیه رژیم شاهنشاهی تناسبی نداشت و حتی برخی از اعضای خود را جدا از فعالیت‌های سیاسی باز می‌داشت، بلکه هدفم توجه دادن مخاطبان به برخی از روش‌ها و منش‌هاست که به رغم بهره‌گیری از منابع اصیل اسلامی و بهره‌مندی از مکتب متعالی اهل بیت (ع)، چنان راه افراط پیموده‌اند که برقراری هرگونه اتحاد و اتفاق بین گروه‌های اسلامی را ناممکن و دشوار می‌سازد. درست است که یکی از ویژگی‌های شیعیان، محبت ائمه اطهار (ع) است، اما اینکه تصور بکنیم چون در صدر اسلام مجموعه عوامل، دست به دست هم داده و با اتخاذ روشی نادرست و انحراف از مسیر اصلی سنت نبوی، زمام اداره جامعه اسلامی را برخلاف توصیه حضرت رسول(ص) به دیگر اصحاب پیامبر سپردند، پس فرقی میان مسببان این حرکت و هواداران فعلی آنان نیست و چنین تلقی نمی‌تواند به وحدت میان مسلمین کمکی بکند.

متأسفانه در شرایط کنونی، بعضا از سوی برخی عاشقان اهل بیت (ع) دیده می‌شود که در مناسبت‌های ویژه به خصوص در شب و روز شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) در ملآ عام و در برخی از معابر عمومی، با نصب اعلان و پلاکارد، دشمنی و بغض خود را نسبت به مسببان این واقعه عظیم اعلام می‌کنند و لابد اینگونه ابراز احساسات را نیز از وظایف خود در دوره انتظار می‌دانند و هیچ به این مسئله نمی‌اندیشند که چنین اظهار نظرهای علنی، اگر مورد ملاحظه دیگر فرق اسلامی قرار گیرد، نه تنها گامی برای برقراری اتحاد برداشته نمی‌شود، بلکه خود عاملی برای گسترش فضای کدورت در جامعه اسلامی خواهد شد. نمی‌توان در شعار، آرمان‌ها و آرزوها را بیان کرد و در عرصه عمل به گونه‌ای رفتار کرد که با این اهداف، تفاوتی از زمین تا آسمان داشته باشد.

یقینا مخاطبان گرامی بر مجموعه اعمال و افعالی که در مراسمی خاص موسوم به "عیدالزهرا" در برخی هیئت‌های مذهبی صورت می‌گیرد، واقفند. کدام انسان منصفی است که شاهد چنین مراسمی با آن اوصافی که ذکر می‌کنند باشد و به این نتیجه برسد که قلب مطهر ائمه معصومین (ع) به واسطه چنین اقداماتی شادمان و مسرور است؟ پر واضح است که هدف نگارنده صرفا توجه و تذکر دادن خوانندگان محترم به برخی اعمال شنیع و خارج از حد شرع و عرف است که بعضا در موارد خاص و توسط عناصری مشکوک صورت می‌گیرد، چون تبعات چنین اقدامی یقینا آثار نامطلوبی در ارایه چهره واقعی شیعیان خواهد داشت.

دردناک‌تر آن که در برخی محافل و مجالس شنیده می‌شود، گروهی با عنوان هیئت مذهبی گرد فردی "ظاهرالصلاح" جمع شده و بین آنان رابطه مرادی و مریدی برقرار می‌شود و اعضای گروه خود را مقید به رعایت دستورات و توصیه‌های آن فرد می‌کنند. به طور معمول شیوه‌هایی که برای جلب مخاطب توسط فرد مذکور صورت می‌گیرد، به آرایه‌هایی از حدیث و کلام نیز آذین شده تا از این راه، تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد. شاید از طریق رسانه‌های گروهی در جریان اخبار مربوط به باند مهدویت قرار گرفته باشید. مقدمه‌ای که در ابتدای این مقال از نظر شما عزیزان گذشت،‌ ناظر بر عملکرد افرادی از جمله اعضای این گروه بود.

رهبر گروه، شخصی به نام سیدمحمد حسینی میلانی بود که توانست با ایجاد تشکیلاتی محدود، برخی از اهداف خود را پیش ببرد. زمانی کار گروه ـ تحت نظر میلانی ـ اوج گرفت که بنا به دلایلی نامعلوم، حکم ترور علی رازینی، دادستان وقت دادگستری تهران توسط وی صادر شد و هوادارانش برای اجرای این دستور، در دی ماه 1377 دست به اقدام زدند که نتیجه این تلاش، ترور نافرجام علی رازینی و مجروح شدن 4 نفر از همراهان او و نیز شهادت شخصی به نام انصار عزتی قره‌لو ـ که به صورت تصادفی از محل حادثه می‌گذشت ـ شد. از این پس بود که مأموران امنیتی، سعی فراوانی برای شناسایی عوامل ترور انجام داده و سرانجام موفق به کشف آن شدند.


برای آشنایی با عقاید سید محمد حسین میلانی یادداشت بعدی را بخوانید.


87/7/6
3:4 عصر

علاج سرطان معده و توهم ارتباط با ولی عصر (عج)

بدست منتظر در دسته و اینک آغاز...

 

دو زن به همراه یک مرد که مدعی ارتباط با امام زمان بودند و با سو استفاده از احساسات مذهبی مردم از آنان کلاهبرداری می کردند بیست و پنجم مهر ماه سال 1386 توسط ماموران پلیس امنیت استان تهران دستگیر شدند. دوشنبه شب پلیس امنیت و اطلاعات فرماندهی انتظامی استان تهران در یک عملیات غافلگیرانه خدیجه 50 ساله را در شهرستان پاکدشت دستگیر کرد. با توجه به گزارش های مردمی مبنی بر اینکه فردی به نام خدیجه هر سال با مراجعه به درب منازل مردم از آنان کمک نقدی و غیر نقدی به اسم جمع آوری پول برای میلاد امام زمان جمع آوری می کرد و گاهی از از احساسات مذهبی مردم سو استفاده می کرده است تحقیقات در این پروژه آغاز شد.

این فرد با پخش شایعاتی مبنی بر اینکه هنگام پخت نذری بر روی دیگ غذا نام امام حسین (ع) حک می شود تعدادی افراد ساده لوح را اغفال می کرده است. این دو زن رمال به طور جداگانه ادعای ارتباط با امام زمان (عج) را داشته و با طرح ادعای دروغین شفای بیماران از آنها کلاهبرداری می کردند.

 "دلبر" 25 ساله => دلبر و محمد زن و شوهر افغانی هستند که از حدود سه سال پیش، به دروغ، ادعای ارتباط با امام زمان (عج) را داشته و از این طریق افراد ساده لوح را فریب می دادند. این زوج افغانی حدود 10 سال است که ساکن شهرستان پاکدشت هستند. دلبر مدعی است سه سال پیش در شب بیست و یکم ماه رمضان، امام زمان (عج) را درخواب دیده و از آن روز سرطان معده اش علاج یافته است. وقتی بستگان و دوستان این زن از موضوع شفا گرفتنش مطلع شدند با این تصور که او نظر کرده است به سراغش رفته و از او شفا خواستند. همین شد که دلبر افراد بیمار را دور خود جمع کرد و با خواندن دعاها و گفتن کلمات ساده ای در این قالب، مدعی شفای بیماران شد. بطوریکه پس از خواندن این دعا، قندی به داخل آب می انداخت و از مراجعه کننده می خواست تا گوسفندی را قربانی کرده و دل و یا چشم گوسفند را برایش بیاورد تا آن را دفن کند. او مدعی است دو فرشته نیز او را در این امر یاری می کردند. دلبر در ادعای دروغ دیگری عنوان کرده است که تا کنون 12 نفر از جمله زنان نازا، افراد کر و لال و ... توسط او شفا گرفته اند. متهم با رضایت مراجعه کنندگان مبالغی وجوه نقد و نذورات دریافت و هرچند وقت یکبار نیز به کربلا سفر می کرد.

زندگی دلبر => همسر دلبر نان خشک جمع کن است و پنج فرزند دارد. دلبر پیش از این یکبار دستگیر شده است اما به دلیل نبود شاکی خصوصی آزاد شده و این بار برای دومین بار است که دستگیر می شود.

"این زن اگر چنین قدرتی داشت چرا به زندگی نا بسامان خود سامان نمی داد؟"

 "خدیجه" 50 ساله => خدیجه خانه دار و ساکن شریف آباد است. این زن با مراجعه به منازل، کمک های نقدی و غیرنقدی برای پختن آش نذری جمع آوری می کرد. متهم پس از جمع آوری مواد اولیه، در مقابل منازل، بساط آش را برپا کرده، سپس پارچه سبز رنگی بر روی آن قرار داده و افراد را دور خود جمع می کرد و مدعی می شد که این آش حاجت دهنده است. چرا که بر روی دیگ آش امضای امام زمان (عج) و خیمه امام حسین (ع) حک شده بنابراین حاجت دهندگی آن تضمینی است. این متهم که مبالغی از مردم دریافت و همسرش او را در این کار همراهی می کرد، هر سال در شب میلاد امام زمان (عج) بساط آش خود را پهن می کرد.
 اعترافات زنان مدعی ارتباط با امام زمان (عج) پشت میز محاکمه:

دلبر، یکی از دو زن کلاهبردار که مدعی بودند با امام زمان ارتباط دارند، گفت: دو فرشته به نام های "چمن گل" و "سبزه گل" برای شفای بیماران به من کمک می کردند. وی در توضیح اینکه چگونه با امام زمان ارتباط برقرار می کرده است، گفت: مدت ها از بیماری سرطان معده رنج می بردم ولی در ایام احیا  امام زمان را در خواب مشاهده کردم و ایشان مرا شفا داد. پس از شفا یافتن من، همه فامیل به من گفتند که تو نظر کرده امام زمان هستی و بنابراین من نیز با کمک دو فرشته که فقط من می توانستم آن ها را ببینم اقدام به دعا برای شفا دادن بیماران می کنم. این دو فرشته به نام های چمن گل و سبزه گل به من می گفتند که چگونه باید دعا کنم تا بیماران شفا یابند. خدیجه دیگر زن متهم نیز با رد اتهام خود گفت: من فقط اقدام به دادن غذای نذری به مردم می کنم و هیچ گونه کار خلافی را مرتکب نشده ام.


87/6/31
2:59 عصر

بقیة الله یعنی چه؟

بدست منتظر در دسته و اینک آغاز...

 

عده ای بر این باورند که مراد از "بقیة اللَّه" در آیه شریفه "بقیة اللَّه خیر لکم ان کنتم مؤمنین" حضرت مهدى (عج) است. ممکن است این سوال مطرح شود که مگر امام زمان (عج) در زمان رسول‏اللَّه (ص) وجود داشتند و شناختى از آن حضرت بوده که چنین آیه‏اى نازل شده است.

باید گفت اولا این آیه از فرمایشات حضرت شعیب (ع) خطاب به قوم خود است. ثانیا آن چه درباره نسبت آیه با امام مهدى (عج) وجود دارد و باعث شهرت آن در محافل و منابر نسبت به آن حضرت شده است، بحث انطباق مفهومى آیه و تطبیق یکى از مصادیق آیه بر فردى است که با تفسیر آیه سازگار است. زیرا "بقیه" به معناى باقى مانده است و مراد از آن سودى است که به فروشنده مى‏رسد، یعنى آن چه بعد از پایان معامله برایش باقى مى‏ماند و آن را در در راه حوایج خود خرج مى‏کند و مراد آیه این است که سودى که از طرف خدا براى شما باقى مانده و خدا از طریق فطرت خودتان شما را بدان راهنمایى کرده، اگر مؤمن باشید، براى شما بهتر از مالى است که از راه کم‏فروشى و کم کردن پیمانه و ترازو تصاحب مى‏کنید.

تفسیر نمونه، با عبارت گویاترى "بقیةاللَّه" را چنین معنا کرده است:

هر موجود نافعى از طرف خداوند که براى بشر باقى مانده و مایه خیر و سعادت او گردد، "بقیةاللَّه" محسوب مى‏شود.

باید گفت اولا این آیه از فرمایشات حضرت شعیب (ع) خطاب به قوم خود است. ثانیا آن چه درباره نسبت آیه با امام مهدى (عج) وجود دارد و باعث شهرت آن در محافل و منابر نسبت به آن حضرت شده است، بحث انطباق مفهومى آیه و تطبیق یکى از مصادیق آیه بر فردى است که با تفسیر آیه سازگار است.

[1] از این رو، امام زمان (ع) که وجود شریفشان مایه بیشترین خیر و برکت براى جامعه بشرى است، یکى از بهترین مصادیق این آیه مبارکه است. به قول یکى از قرآن‏پژوهان معاصر، از آن جا که آیه‏هاى قرآن داراى مفاهیم جامع هستند و در عصرهاى بعد مى‏توانند بر مصداق‏هاى کلى‏تر و وسیع‏تر تطابق داشته باشند، این آیه با امام زمان (عج) که روشن‏ترین مصداق، "بقیةاللَّه" است، مطابقت مى‏کند.

براى کاملتر شدن پاسخ، خوب است به نظر یکى از دانشمندان اهل سنت نیز توجه نمایید. شبلنجى دانشمند شافعى، روایتى را نقل کرده‏اند که "هنگامى که (مهدى) قیام کند، بر کعبه تکیه زند و 313 تن از پیروانش نزد او گرد آیند. پس اولین چیزى که مى‏گوید، این آیه است: "بقیةاللَّه خیر لکم ان کنتم مؤمنین". سپس مى‏فرماید: منم "بقیةاللَّه" و خلیفه او و حجت خدا بر شما. پس از آن، کسى بر آن حضرت سلام نمى‏کند، مگر این که مى‏گوید: "السلام علیک یا بقیة اللَّه فى ارضه"؛ سلام بر تو اى باقى گذارده خدا در زمینش.[2]

بنابراین، گر چه مفاد این آیه، از سخنان حضرت شعیب (ع) خطاب به قوم خود است، اما مصداق اکمل آن، وجود شریف حضرت صاحب الامر (عج) است.

 پى نوشت:

[1]. تفسیر نمونه، ج 9، ص 204.

[2]. ملامحسن فیض کاشانى، تفسیر صافى، ج 2، ص 468.


87/6/26
10:16 صبح

چرخش و سماع به هنگام قرائت نماز امام زمان (عج)

بدست منتظر در دسته و اینک آغاز...

 

یک زن که در یکی از منطقه‌های جنوب تهران زندگی می‌کند، طبقه اول منزل خود را به مرکزی برای برگزاری جلسات بانوان تبدیل کرده و در این بین ادعای ارتباط با حضرت ولی‌عصر (عج) را مطرح کرده است.

این شخص بدعت‌ها و اعمال عجیبی در هنگام اقامه نماز انجام می‌دهد، در یکی از آن عمل‌ها وی در مراسم شبهای چهارشنبه و در حین اقامه نماز امام زمان (عج) به هنگام قرائت آیه « ایاک نعبد و ایاک نستعین » از آیات سوره حمد، به حالت سماع می‌چرخد و این حرکت را تا قرائت 100 باره این آیه، تکرار می‌کند.

این زن همچنین در ادعایی عجیب تر مدعی است که ماموران فرستاده امام زمان (عج)، او را در هنگام قرائت این آیه می‌چرخانند.

همچنین فردی به نام «ف.م» که در یکی از روستاهای اطراف تهران سکونت دارد، مدعی شده با ائمه اطهار ملاقات کرده است و در پی این ادعا گروهی از مردان و زنان را که حرف‌های وی را پذیرفته‌اند، دور خود جمع کرده است.

این شخص با حضور در محافل زنانه و طرح ادعای خود از زنان می‌خواهد تا به سمت و سویی که او اشاره می کند و مدعی است که یکی از ائمه (ع) در آنجا حضور دارد، سلام کنند.

این گزارش حاکی است، وی با طرح این ادعا که بسیاری از امامزادگان را نیز می‌بیند، قصد دارد با مبالغی که از مردم دریافت می‌کند، امامزاده‌های آن منطقه را بسازد.

وی با ادعاهای متنوع خود تا کنون مبالغ هنگفتی از مردم دریافت کرده است.

گفتنی است، این گونه ادعاها، ظاهرا در بین خانوداه این شخص موروثی است، چرا که مادربزرگ وی نیز در زمان حیات، ادعاهای مشابهی را مطرح کرده بود!       


87/5/29
3:3 عصر

مدعی دروغین ارتباط با امام عصر(عج) که حتی ازخواندن قرآن عاجز بود

بدست منتظر در دسته و اینک آغاز...

 .

حسین کاظمینی بروجردی مدتی پیش با برنامه ریزی و حمایت تبلیغاتی رسانه های خارج از کشور با ادعای ارتباط با امام زمان و ادعای رهبری دین سنتی سعی در ایجاد آشوب و جنجال و بزرگ نمایی خود داشت. وی مدعی شد که نوه آیت الله العظمی بروجردی است در صورتیکه بعد از دستگیری سطح پایین علمی و نسب واقعی اش برملا شد. اوج فعالیتهای تبلیغاتی کاظمینی بروجردی و همراهانش در مهرماه دو سال قبل اتفاق افتاد و به سرعت فروکش کرد. در این حال جرج بوش مدتی پیش در حمایت از به اصطلاح آیت الله کاظمینی بروجردی سخنانی در دفاع از آزادی مذهبی و حقوق فردی ایراد کرد.

سید حسین کاظمینی بروجردی با تبلیغات و چاپ عکس خود در کنار مرقد حضرت امام موسی کاظم (ع) و مقبره پدر و پدربزرگش در بروجرد آنها را در روستاها و شهرستانها توزیع می کرد. برای حضور مردم در جلسات سخنرانی اش از پول صدقات، اتوبوس تهیه می کرد و به شدت در تلاش برای تشکیل جلسات پرجمعیت تر و شلوغ تر بود.

بروجردی با تکیه بر بیان اغوا کننده خود توانسته بود عده ای از مردم ساده و ناآگاه را در اطراف خود گردآورد. وی مدعی رهبری اسلام سنتی و دین سنتی شده بود. حمایت و رسانه های خارجی و ماهواره ها از وی باعث توهم رهبری و مرجعیت در وی شده بود. در این بین ارتباطات خاص و بعضا مسئله داری که از آن سوی مرزها با وی برقرار می شد باعث شد تا نوعی خود شیفتگی سیاسی و دینی در هدایت یک انقلاب و براندازی جمهوری اسلامی در او ایجاد شود.

او شعرها و دعاها را در آهنگهای مختلف می خواند و با اظهارات عجیب و غریب عناصر غیرمذهبی و ناسالم را در اطراف خود جمع کرده بود. وی از خواندن صحیح قرآن و مفاتیح الجنان عاجز بود. در فیلم های ویدئویی که خود از خود تهیه نموده اکثرادعیه را هم از لحاظ لفظی و هم از لحاظ معنوی غلط می خواند. از جمله قبل از شروع نماز به خداوند خطاب می کند: "یا من لایغیر ذنبه لا هو"، ای کسی که گناهش بخشیده نمی شود الا او، که این جمله اگر با آگاهی بود شرک محسوب می شد. وی در جلسات محاکمه انگیزه خود را قدرت طلبی و سوء استفاده از سادگی مردم می داند و تاکید می کند وقتی مردم جاهل به من سواری می دهند چرا سوار نشوم؟

بروجردی در آخرین جلسه دادگاه خود را فریب خورده ضد انقلاب خارجی دانست و تاکید کرد نوری زاده بارها با وی تماس گرفته و وی را تحریک به استقامت کرده و گفته : "اگر مدت کمی مقاومت کنی ناتو به ایران حمله می کند و کار آنها تمام می شود و تو می شوی رهبری دینی" حتی خانمی از رادیو سوئد زنگ زد و ضمن تبریک، گفت هیچ روحانی به اندازه تو روی کره زمین معروف نشده است.

قضاوت با شما!


<      1   2   3      >