سیدمحمد حسینی میلانی، فرزند عباس، معروف به سید خراسانی بنا به ادعای خود از نوادگان مرحوم آیتالله العظمی میلانی، مرجع شیعی بود که اوایل جوانی خود را در کشور عراق گذراند و پیش از پیروزی انقلاب، وارد ایران شد و شهرستان مشهد را به عنوان محل زندگی خود انتخاب کرد. وی مدت ها در حسینیه ابوالفضلی مشهد واقع در خیابان تهران به اقامه نماز جماعت میپرداخت و در ضمن صحبتها و گفتوگوهایی که با مراجعان به حسینیه داشت، مسایلی را در خصوص ظهور حضرت بقیةالله(عج) عنوان میکرد. اینگونه اظهارنظرها و همینطور ظاهر آراسته و پرجذبه او سبب شد، برخی دور او جمع شده و شنونده مباحث مطروحه توسط وی باشند و نیز باعث ارتباط مسئولان برخی هیئتهای مذهبی با او شد. از آنجایی که به لحاظ معلومات، این افراد در سطح پایینی بودند، خیلی سریع فریفته ظاهر او شدند و در شمار پیروان وی درآمدند. در میان آن ها غلامرضا عاملی که سرپرستی یکی از هیئتهای مذهبی در منطقه دولتآباد تهران را داشت، رابطه بیشتری با میلانی برقرار کرد و این مسئله، زمینهای برای گشایش باب مراوده بین میلانی و این هیئت شد. در گفتوگوهای چندجانبهای که صورت گرفته، میلانی ادعای اجتهاد و مرجعیت کرد و حتی مجموعهای تحت عنوان "خلاصةالفقه" را که حاوی برخی مسایل دینی و مذهبی بود در اختیار پیروانش نهاد.
رفته رفته اعتبار میلانی در نظر این گروه به لحاظ اینکه وی مدعی ارتباط با امام زمان(عج) بود، بالا گرفت. او برای اینکه بیشتر ذهن دیگران را به خود معطوف کند، خود را شیفته و پاکباخته امام زمان (عج) قلمداد کرد و ضمن اشاره به مسایلی که در تاریخ صدر اسلام بر خاندان اهل بیت (ع) گذشت، به انتقاد شدید از اهل سنت پرداخت. در کنار این قضیه به خاطر جذب بیشتر دلها، مدعی شد که در برخی اوقات به زیارت امام زمان (عج) نایل میشود و به همین خاطر به هوادارانش نوید میداد، در صورتی که دستورات او را اطاعت کنند، شاید زمینه را فراهم آورد تا دیدار عاشقان حضرت ولی عصر (عج) با ایشان میسر شود.
مریدان میلانی تصور میکردند که او نماینده حضرت قائم (عج) است، حتی در اظهارات خود میلانی نیز به این مسئله تصریح شده بود که میبایست این گروه کوچک در شمار کسانی باشند که برای فراهم آمدن شرایط ظهور حضرت ولی عصر (عج) تلاش میکنند. گذشته از این به منظور ترغیب و تشویقشان، برخی از افراد را به عنوان یاران خاصه امام زمان معرفی کرد و حتی در بین آنان شخصی به عنوان "شعیب بن صالح" ـ که بر حسب برخی روایات، یاری رسان امام زمان (عج) است ـ به اعضای گروه معرفی شد. اینگونه تظاهرات چنان رونق و رواجی در بین گروه پیدا کرد که میلانی را به عنوان "سید خراسانی" خطاب میکردند. به خاطر این همه اعتماد جای تعجب هم نیست، اگر گفته شود که میلانی، شخصی به نام شاطری که کارمند بازنشسته شهرداری بود را به عنوان امام زمان (عج) معرفی کرد و هر از گاهی برخی از اعضای گروه مهدویت در صورت احراز شرایط لازم و کسب صلاحیت به زیارت او نایل میآمدند.
همانطور که در سطور پیشین ذکر شد، باند مهدویت خود را از عوامل اصلی برقراری شرایط مناسب برای ظهور میدانست. طبیعی بود که در جهت نیل به این مقصود نیز تلاشهای فراوانی را انجام داد. جوانانی که احساسات مذهبی آنان توسط میلانی تحریک شده بود، آمادگی خود را برای اجرای هر حکمی اعلام کردند و برای اینکه در اجرای دستور میلانی موفق باشند، اقداماتی از جمله خلع سلاح 10 پایگاه بسیج و تهیه دهها فقره سلاح و جمعآوری مهمات و مواد منفجره و وسایل ساخت بمب را انجام دادند. علاوه بر این، دو اقدام تروریستی ناموفق در مورد علمای اهل سنت در مناطق سنینشین ایران صورت گرفت. (همشهری، 30/7/80) مضاف بر اینکه در راستای ترویج بغض و کینه بین اعضا در مورد مخالفان حقانیت خاندان اهل بیت (ع) برای به دست گرفتن زمام امور جامعه اسلامی، دستور تخریب مقبره یکی از رهبران فکری آنان صادر شد که این اقدام تروریستی نیز ناموفق بود. در بازرسیهای انجام شده نیز کروکی محل سکونت بیش از 10 نفر از افراد و مسئولان و روحانیون نزد آنان کشف شد. (همشهری 30/7/80)
در گفتهها و اظهارات اعضای گروه، بعد از دستگیری آمده بود که اینان قصد داشتند، عوامل و مسببانی را که باعث تأخیر در ظهور حضرت ولی عصر (عج) میشوند، از بین ببرند تا هرچه زودتر زمینه برای فرج بقیةالله (عج) فراهم آید.
آخرین فقره از این اقدامات، ترور نافرجام علی رازینی، رییس وقت دادگستری استان تهران بود که با توجه به حساسیتهای موجود، تلاشهایی برای شناسایی عوامل این ترور صورت گرفت و سرانجام با دستگیری دو تن از اعضای گروه، سرنخ اصلی برای دستیابی به دیگر افراد پیدا شد. اعضای باند مهدویت، هنگامی خود را در معرض خطر دیدند، از تهران فرار کرده و در شهرهای قم، مشهد، قزوین، شیراز و مناطق جنوبی کشور مستقر میشوند اما در نهایت همه اعضای باند ـ که شامل 26 نفر بودند ـ شناسایی و دستگیر شدند.
این افراد عبارت بودند از: غلامرضا عاملی (عینکساز)، محمد. ه (مداح)، هاشم .ش (بازنشسته)، حسین .الف (دانشجو)، حسن . الف (راننده)، علی . الف (بیکار)، علیرضا . ه (کارمند)، محمد . گ (دانشجو)، محمدابراهیم . ت (شغل آزاد)، سیدمحمد . م (شغل آزاد)، منوچهر . ع (معلم)، حمیدرضا . ه (معلم)، احمد . ب (دانشجو)، داود . ق (کارگر)، حمید . م (عطار)، حسین . ش (شغل آزاد)، احمد . ی (شغل آزاد)، آرش . ب (پزشک عمومی)، رسول . ف (دست فروش)، محمد . ل (برقکار) حمید . ن (بیکار)، سیداحمد . الف (معلم)، محمدرضا . الف (شغل آزاد)، محمدتقی . ق (کارگر)، کریم . خ (قصاب).
در طول دهها جلسه برگزاری دادگاه رسیدگی به پرونده مهدویت، سخنان ضد و نقیضی از سوی متهمان عنوان شد. (همشهری،30 آبان1380) ظاهرا میلانی و هواداران او در آغاز کار، حاضر به پذیرش موارد اتهامی خود نبودند و با توجه به جایگاه میلانی در بین هوادارانش، قبولاندن اتهامات به او کار مشکلی بود. سرانجام در آخرین مرحله رسیدگی رأی دادگاه بدوی، اعلام شد که بر اساس آن، میلانی به عنوان متهم ردیف اول و غلامرضا عاملی به عنوان متهم ردیف دوم به اعدام محکوم شدند و مابقی متهمان، احکام سبکتری در خصوص آنان صادر شد.
ظاهرا در مراحل بعدی رسیدگی، رازینی به عنوان یکی از شاکیان خصوصی از حق خود صرفنظر میکند. خانواده مرحوم انصار عزتی نیز رضایت خود را از عاملان قتل در صورت پرداخت دیه اعلام میکنند. به همین خاطر خواهر یکی از متهمان به نام نرگس عاملی، ضمن ارسال نامهای به ایسنا خطاب به رازینی گفت، عدهای از فرزندان مؤمن و عاشق اسلام و انقلاب قربانی فریب و سالوس یک عالم و روحانینمای بیدین که ادعای اجتهاد در مرجعیت را وسیله اهداف شوم خود ساخته، میگردند و در این راه مالباخته، آبرو از دست داده و خانمان برباد رفته در مطبوعات به عنوان تروریست و محارب با نظام و جاسوس و خائن به اسلام و انقلاب معرفی میشوند.
وی در این نامه برادرش (غلامرضا عاملی) را قربانی خوانده و گفت: لازم به ذکر است که عاملی در حال حاضر، هیچ شاکی خصوصی جز شما ندارد، زیرا تمامی مجروحان و خسارتدیدگان حادثه و نیز خانواده رهگذری که در آن جریان کشته شده بود تا پی بردن به حقایق موجود در پرونده و حضور در دادگاه با گرفتن دیه اعلام رضایت کرده، منتهی مفتوح بودن پرونده به دلیل نارضایتی شما میباشد.
مدتی از این جریان گذشت تا اینکه خبر اعتصاب غذای غلامرضا عاملی در زندان منتشر شد و در همین زمینه، بیانیههایی از سوی برخی گروههای ناشناس در حمایت از وی در سایتهای اینترنتی انتشار یافت. نرگس عاملی نیز در گفتوگو با ایسنا ضمن تأیید خبر اعلام کرد، علت اعتصاب غذای برادرش، موافقت نکردن مسئولان زندان با مرخصی او است. خواهر عاملی در همین زمینه اظهار داشت: 6 ماه است، مرخصی برادرم با وجود تهیه وثیقه 200 میلیون تومانی، عقب افتاده و ما بارها نسبت به این مسئله اعتراض کردیم، ولی مسئولان زندان برادرم را فاقد صلاحیت برای استفاده از مرخصی میدانند.
در این گیرودار پرونده زندگی میلانی بسته شد، وی به علت نارسایی قلبی به بیمارستان منتقل شد و تحت عمل جراحی قلب قرار گرفت و مدتی بعد از دنیا رفت. با توجه به شرایط ایجاد شده، گمان این بود که ماجرا در خصوص این پرونده خاتمه یابد، اما ...
در یادداشت بعدی با گروه تروریستی "مهدویت 2" به سرکردگی شخصی به نام منشی زادگان آشنا می شوید.